زندگی با استاندارد پایین
موضوع این است گه چرا باید به این حال و روز می افتادیم. چرا از قبل فکری به حالش نشده بود؟
به گزارش ورزش 360، مساله فقط ویایآر قلابی و زمین بیکیفیت و تصاویر افتضاح تلویزیونی نیست. اصل بلایی که بر سرمان آمده، عادت تدریجی به زندگی در سطحی پایین و غیر استاندارد است. بیست سال پیش که آزادی در دست تعمیر بود، لااقل ورزشگاه تختی را داشتیم، امروز اما تختی فرسودهتر هم دیگر نفس ندارد. در نتیجه سرخابیهای پایتخت، خانه به دوش اراک و قزوین هستند تا از رقبا میزبانی کنند. خداوکیلی چطور از مربیان و بازیکنان خارجی این دو تیم شرم نمیکنید بابت این که پایتخت سیزده میلیونی مملکت حتی یک چمن به دردبخور ندارد؟ چطور از خجالت آب نمیشوید بابت ویایآر دکوری؟ بابت داوری که تا پای مانیتور میرود، اما مچل میشود و برمیگردد؟ بابت دوربینهایی که بعد از هزار سال، هنوز نمیتوانند یک تصویر درست از محوطه جریمه بدهند؟ بروید تشکیلات لیگ دوی قطر و امارات را ببینید تا شاید بفهمید چند سال نوری از منطقه عقب افتادهاید.
فقط هم فوتبال نیست. این مشتی است از خروار. زندگی با استاندارد پایین یعنی عادت به خودروی بیکیفیت و جاده ناهموار و ترافیکهای مجهول، یعنی خو گرفتن به تاریکی و بازگشت دستگاههای موتور برق جلوی مغازهها، یعنی هر تابستان، از بیم اجاره بالای خانه، محله به محله و منطقه به منطقه پایین آمدن و به حاشیه رفتن، یعنی تبدیل وام خرید مسکن به وام ودیعه مسکن، یعنی تنزل سفر خارجی به داخلی، تازه اگر دستت به دهانت برسد، یعنی حذف و جانشینی گوشت با سویا. زندگی با استاندارد پایین یعنی هر ساعت با هزار مکافات متوسل انواع فیلترشکن شوی تا برسی به اینستاگرام و توییتر؛ جایی که عالیترین مقامات کشور در آن صفحه دارند!
یک کلمه هم یاد مدافعان وضع موجود دادهاند که اینطور مواقع طوطیوار تکرارش میکنند؛ خود تحقیری! بله؛ ما که دلسوز این آب و خاکیم و قلبمان به عشق ایران میتپد سیاهنمایی میکنیم، لابد شما که مالهکشیهایتان را فاکتور میکنید آزادهاید. خود تحقیری صد شرف دارد به «خود تحمیقی». کینگدام آرنا، ورزشگاه جدید الهلال فقط ظرف سه ماه ساخته شد، قطریها هم استادیوم نهصدوهفتاد و چهار را بعد از میزبانی جامجهانی جمع کردند و هدیه دادند به کشورهای در حال توسعه. اینجا اما دو سال است که بازسازی سکوهای ورزشگاه پیر آزادی تمام نمیشود. مشکل هم فقط از ماست که خود تحقیریم و ناسپاس...!